آنچه بر ما گذشت

خاطرات من و دوستان دبیرستام از سال ۱۳۷۶ به بعد

آنچه بر ما گذشت

خاطرات من و دوستان دبیرستام از سال ۱۳۷۶ به بعد

18 آذر...

پریسا می دونی این چه روزیه؟ تولدته (البته نه تنها تولد تو بلکه تولد منصوره قربانی هم هست که همیشه نقش پیک تو و ما را بازی می کرد...تولدت مبارک منصوره...) ... اون روز من ونیکو و نجمه هر کداممان کادویی که برای تولدت خریده بودیم دادیم به منصوره قربانی تا بهت بدتشون... من یه گردن بند نقره خریده بودم از تجریش  بقیه را نمی دونم... اون موقع که خیلی ذوق کرده بودی اما حالا راستشو بگو واقعا خوشت اومده بود؟  امروز هم دقیقاً 18 آذره برایم جالب بود که خاطراتم به یه تاریخ واقعی رسیده فقط فرقش اینه اون سال پنجشنبه بود اما امسال یکشنبه است... واسه همین این پست را گذاشتم و گرنه اسم اینو خاطره نمی شه گذاشت...

نظرات 2 + ارسال نظر
معلم شنبه 17 آذر 1386 ساعت 11:42 ب.ظ http://www.classro.blogsky.com

با سلام
خیلی خوبه
انشائالله فوق لیسانس قبول بشدید.

ممنون از دعاها بقیه شاید یه فرجی شد

پریسا دوشنبه 19 آذر 1386 ساعت 10:15 ق.ظ

اون سال یکی از بهترین کادوهای عمرمو گرفتم...اونها هم یه جعبه پر آدامس...چقدر جالبه که دیشب با هم بودنمون تکرار شد...

آره راست می گی دیشب هم باز ۴تایی بودیم درست مثل اون سالها... شب خیلی خوبی بود ... جای فهیمه ناناز که نبود خالی بود حسابی...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد