آنچه بر ما گذشت

خاطرات من و دوستان دبیرستام از سال ۱۳۷۶ به بعد

آنچه بر ما گذشت

خاطرات من و دوستان دبیرستام از سال ۱۳۷۶ به بعد

یادداشت محبت آمیز فهیمه ناناز

این صفحه دفتر معارف خودش یک عالمه خاطره است ...می دونید چرا؟ واسه اینکه من هیچ وقت منظور فهیمه ناناز را از این نوشته ها نفهمیدم و بعدها هم خودش هیچ وقت نگفت بهم... اسم کی؟ تو کتاب من؟ فهیمه ناناز جواب بده ... درست 11 روز مانده بود به عید که برامون امتحان میان ترم معارف گذاشته بودند و فهیمه هم از چند روز قبل شروع کرده بود به نیاوردن کتابهایش اون هم به هوای تق و لق بودن مدرسه. آخه یکسری از بچه ها را برده بودند شلمچه و واسه همین معلمها درس نمیدانند و رسماً مدرسه تق و لق بود. و اون روز هم چون فهیمه کتاب معارف نیاورده بود بهش کتابم را دادم که درس بخواند و این یاداشت نتیجه درس خواندن فهیمه ناناز بود...


نظرات 1 + ارسال نظر
ایلناز چهارشنبه 8 خرداد 1387 ساعت 01:28 ب.ظ

من متنشو( بجز چند کلمه )‌نتونستم بخونم ولی خوش خط بوده ها...:)

بهتر چون خیلی خوب نبود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد