آنچه بر ما گذشت

خاطرات من و دوستان دبیرستام از سال ۱۳۷۶ به بعد

آنچه بر ما گذشت

خاطرات من و دوستان دبیرستام از سال ۱۳۷۶ به بعد

تولد مبارکیه پریسا عزیزه

 

پریسا جان ، دوست گلم

 تولــــــــــدت مبــــــــــــارک

یا

کاملتر اینکه آغاز بودنت مبارک

 

نظرات 7 + ارسال نظر
انوری ثانی یکشنبه 18 آذر 1386 ساعت 10:22 ق.ظ http://khateratam-dar-karam.persianblog.ir

عجب تولدیه اینجا؟؟؟
چرا تغییر رشته دادید؟؟؟
چرا دبیر نشدید؟؟؟؟
البته خوب کاری کردید.

گفتم که حتی فکر اینکه یک بچه ای مثل خودم سر کلاس داشته باشم من را به وحشت می انداخت بعدشم معلمی صبوری می خواهد که از عهده من خارجه

انوری ثانی یکشنبه 18 آذر 1386 ساعت 10:25 ق.ظ http://khateratam-dar-karam.persianblog.ir

باید سر فرصت بیام و تک تک خاطره هاتون رو بخونم.

انوری ثانی یکشنبه 18 آذر 1386 ساعت 08:30 ب.ظ http://khateratam-dar-karam.persianblog.ir

آخی خوش به حالت که تو این راه نیومدی.
......
خوندم . خاطرات این صفحه رو خوندم . نه به چشم یک دبیر بلکه به چشم یک محصل ÷ونزده شونزده سال ÷یش .
خداییش احساس مس کردم من اصلا تو باغ بعضی چیزها نبودم. اون موقع که محصل بودم فقط فکر می کردم که چطور می شه در طی روز درسم رو بخونم که شبها بخوابم؟؟؟!!! یادمه اصلاً فکر نمی کردم کی خوب درس میده یا چطوری میگه. تازه خونهء ما با مدرسه ده ثانیه راه بود و سرویس و اینا نداشتیم . اینه که دارم از خوندن خاطراتت به اوضاع احوال همکلاسیهای اون زمانم توجه می کنم . یادش به خیر . زمان محصلیمون بهترین زمان بود . نه مسئولیتی داشتیم نه ترسی از حرف و حدیث ها . فقط و فقط درس می خوندیم .

آی گفتید بی غم عالم بودیم و خبر از هیچی نداشتیم

انوری ثانی یکشنبه 18 آذر 1386 ساعت 08:37 ب.ظ http://khateratam-dar-karam.persianblog.ir

یک چیز دیگه: من وقتی میام تو دنیای نت زیاد به چشم یک دبیر به وبلاگها و مسائل نگاه نمی کنم .
وگرنه باید کلی انتقاد بنویسم که بابا دبیر فیزیک که والیوم ۱۲۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰ نیست . دبیره دیگه .
کم ایراد بگیرید.
( چشمک و لبخند )

ایراد نیست احساسه فقط همین

علی اکبر سه‌شنبه 20 آذر 1386 ساعت 10:04 ب.ظ http://www.hamshahrijavan.blogsky.com

سلام
انگار خیلی دیر اومدم تولده .. مبارکه
راستی این خانوم منصوره قربانی پیک بودن اینجا.. یه جا تو (نامه اول پریسا) نامه میاره میده به شما بعد یه جای دیگه شما گردربند نقره میخرید بازم خانم قربانی زحمتشو میکشن میبرن قضیه چی بوده؟

قضیه همینه دیگه همسایه بودن با هم کلاسی زیاد هم خوب نیست دیگه... با پریسا همسایه بودن

پریسا چهارشنبه 5 دی 1386 ساعت 11:57 ق.ظ

مهدیه جونم۱۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰ بار ممنون...۲۰۰۰۰۰۰۰۰۰ تا هم بوس...یه تولدمم مونده...جمعه!!!

اون که بعله ... با کله جمعه میام خدمتتون...ظهر بعد کنکورم میام که آرایشم کنی ه‌ ه ه ه ه ههه هههههههههه ه هههه هه ه ه ه ه هههه

پریسا جمعه 18 مرداد 1387 ساعت 07:21 ب.ظ

سلام اسم منم پریساست وبلاگ قشنگی بود بای

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد